فوبیا یا هراس، یکی از رایجترین انواع اختلالات اضطرابی است که میتواند زندگی روزمره فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. این اختلال با ترس شدید، غیرمنطقی و مداوم از یک شیء، موقعیت یا موقعیتی خاص همراه است که اغلب با تلاش برای اجتناب از عامل ترس همراه میشود.
در حالی که ترس بهعنوان واکنشی طبیعی برای محافظت از انسان در برابر خطرات واقعی شناخته میشود، فوبیا فراتر از ترس معمولی عمل میکند و حتی در غیاب خطر واقعی نیز اضطراب شدید ایجاد میکند. در این نوشتار، با بررسی جنبههای مختلف فوبیا از جمله عوامل زیستی، روانشناختی و نظریههای مرتبط با آن، تلاش میشود تا درکی جامع از این اختلال و نحوهی مواجهه و درمان آن ارائه شود.
اختلالات اضطرابی
اختلال اضطرابی شایعترین اختلال روانی است که شیوع آن در جوامع مختلف از ۵ تا ۱۰ درصد گزارش شده است؛ اختلالات اضطرابی خود از شایعترین اختلالات روانپزشکی هستند و در کشورهای مختلف میزان شیوع متفاوتی دارند. در برخی کشورها هم نیز دستهای از اختلالات اضطرابی شایعترین اختلالات روانپزشکی میباشند.
فوبیا به بیان ساده ترس، ترس زیاد است و افراط گونه از یک محرک یا موقعیت به خصوص برای مثال حیوان یا آسانسور یا ارتفاع یا هر چیز دیگری است. به گونهای که زمانی که فرد در مواجهه با آن شی یا موقعیت قرار میگیرد، اضطراب شدیدی میشود.
اضطرابی که بسیار زیاد قابل کنترل نیست و باعث میشود فرد از آن موقعیت فرار کند یا مواجهه با آن موقعیت را به تأخیر بندازد. گاهی این وضعیت آنقدر شدید میتواند به حدی باشد که حملات پانیک یا هراس هم تجربه شود.
عوامل مختلف فوبیا
عوامل مختلفی در به وجود آمدن فوبیا نقش دارد. فوبیا هم میتواند ریشههای ژنتیکی داشته باشد که از والدین به ارث میرسند و هم عوامل محیطی در بروز آن مؤثر است؛ از جمله تجربههای تلخ و آسیبزای دوران کودکی که ممکن است در آینده برای فرد ایجاد فوبیا کنند.
شرطی شدن نوعی الگویی رفتاری
شرطی شدن نوعی الگویی رفتاری است که فرآیندهایی شامل یادگیری موجب یک نوع پاسخ هیجانی یا رفتاری میشود. برای مثال فردی یک فوبیا اختصاصی فوبیای اجتماعی و آگورافوبیا در مورد مکانهای باز و شلوغ است. مانند مترو و میادین.
فوبیای اختصاصی در مورد مکانهایی است که در آنها رفتوآمد برای فرد دشوار است.
نظریه سایکوآنالیز:
برای مثال نظریه سایکوآنالیز که عمدتاً توسط فروید پرداخته شده، فوبیا را نوعی اضطراب میداند که برآمده و برگرفته از تعارضات ناخودآگاه ما هستند (عمدتاً تعارضات جنسی ناخودآگاه، مثل اضطراب اختگی).
در ایجاد فوبیا مکانیزمهای بیوشیمیایی و نوروفیزیولوژیک و مراکز مغزی مختلفی هم دخیل هستند. شواهدی از پژوهشهای مختلف نشان میدهند که در این اختلال ترشح برخی مواد در شبکههای عصبی و در مراکز مختلف مغزی مختل شده یا دچار عدمتعادل و ناتنظیمی میشود.
بنابراین هم عوامل زیست شناختی مؤثرند و هم عوامل روانشناختی به شکلهای مختلف در ایجاد فوبیا نقش دارند.
فوبیا اگرچه به ظاهر یک ترس ساده به نظر میرسد، اما در واقع ریشههای عمیقتری در ساختار روانی و زیستی افراد دارد. شناخت دقیق عوامل شکلگیری آن، از جمله تجربههای گذشته، ویژگیهای فردی و شرایط محیطی، نقش مهمی در درمان و مدیریت این اختلال ایفا میکند. با بهرهگیری از روشهای رواندرمانی، دارودرمانی و تکنیکهای رفتاری، میتوان کیفیت زندگی افراد مبتلا به فوبیا را بهطور چشمگیری بهبود بخشید.
جمع آوری شده توسط دکتر احمد حیدری، دکتری جامعه شناسی